جنگ جهانی دوم یک فاجعه در تاریخ بشر بود،میلیون ها نفر جان خودشون را از دست دادند،فجایعی مانند هولوکاست،بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی و حتی بمباران شهرهای غیر نظامی آلمان توسط متفقین جنایاتی هستند که از خاطره ی تاریخ پاک نخواهند شد.
.اما در این بین مردمانی از یک کشور بی طرف در یک تعداد بسیار زیادی کشته شدند،علت مرگ اونها قحطی و اشغال کشورشون توسط متفقین بود،به گفته ی تاریخ بین 2 تا 4 میلیون نفر بر اثر قحطی جان خودشون را از دست دادند اما هیچگاه از این اتفاق تلخ صحبتی به میان نیومد و تمام اون اتفاقات تاریک به مرور زمان به فراموشی سپرده شد،این مقاله داستان قحطی ایران در جنگ جهانی دوم هستش و این بخش دوم از داستان قحطی ایران در جنگ جهانی دوم هستش.
دوران سیاه قحطی
الله یار صالح سفیر ایران در ایالات متحده ی آمریکا بود،الله یار صالح یک نامه برای مقامات آمریکایی نوشت و اعلام خطر کرد که شاید در ایران یک قحطی اتفاق بیفته،مقامات آمریکا و انگلیس قبول داشتند و گفتند احتمال داره درر آینده در ایران قحطی پیش بیاد و شواهدی در این زمینه وجود داره اما مسئولیتیقبول نکردند و گفتند اگر این قحطی اتفاق بیفته ارتباطی به ما نداره و قضیه را انداختن گردن بازرگانان ایرانی که احتکار کرده بودند،اما آیا متفقین درست میگفتند؟بله تاحدود درست میگفتند و بازرگانان ایرانی هم مقصر بودند اونها در اون اوضاع و احوال وخیم دست به احتکار زده بودند و سرایط را وخیم تر کرده بودند اما همه ی تقصیرها هم به گردن بازرگانان ایرانی نبود در این بین نیروهای متفق هم خاک ایران را اشغال کرده بودند و از منابع ایرانی تغذیه میکردند و اینها هم در این زمینه مقصر بودند،در واقه هم بازرگانان ایرانی و هم متفقین هر دو اقداماتی انجام داده بودند که همین اقدامات باعث شده بود ایران دچار قحطی بشه،اما با وجود اینکه هم بازرگانان بودند و هم نیروهای آمریکایی بودند همچنان انگشت اتهام به سمت روسها و انگلیسی ها بود دلیلش چیه؟آیا عادلانه هاست یا نه؟
این هم تا حدودی عادلانه هست،فراموش نکینم همین چند دقیقه ی پیش گفتیم،شوروی و انگلیس با ایران عهدنامه امضاء کردند و گفته بودند اگر ایران دچار قحطی شد و مواد غذائی در ایران نایاب شد ما به کمک مردم ایران میایم و مواد غذایی را وارد خاک ایران میکنیم ولی حالا که قحطی اتفاق افتاده بود اونها گفتن که چنین مسسئولیتی را قبول نمی کنند و اونها عامل قحطی نیستند و خود دولت ایران اینکار را باید انجام بده درحالی که هم نیروهای شوروی و هم نیروهای انگلیس بخش بزرگی ار عوامل قحطی بودند.
درسال 1942 دولت ایران اعلام کرده بود 160 هزار تن غلات نیاز داره تا بحران سال آینده را حل کنه،دولت برتانیا نیاز ایران به غلات را 30 هزار تن عنوان کرد و اون را به صورت ماهیانه 6 هزار تن به ایران روانه کرد.
کنسول بریتانیا کِلَرمٌند اِسکرایم اعلام کرده بود:
کدام یک از اینها مهمتره؟
سلاح و تجهیزات جنکی برای کرملین؟یا مواد غذایی برای گارگران جاده؟
یا نان برای مردم گرسته خاش و زاهدان؟
در اواخر سال 1942 میلادی قحطی تمام خاک ایران را در برگرفت،مناطقی که تحت کنترل برتانیا بود وضعیت وخیم تری نسبت به سایر نقاط داشت،قحطی وارد پایتخت هم شد یعنی تهران و مردم تهان هم در شرایط بسیار سختی زندگی میکردند هم قحطی و هم گرونی اجناس شرایط به قدرس سخت شده بود که نخست ویزر وقت ایران احمد قوام رسما اعلام کرده بود:
اگر بتوانم نان خوب و با کیفیت به دست تمام مردم ایران بدهم تمام مشکلات ملت ایران حل خواهد شد
مشکلات اون دوره ی ایران فقط نان بود،نان برای مردم.اما در ادامه سوء تغذیه و بیماری و افسردگی هم دامن مردم را گرفت،گزارش آژانس های متفقین در ایران همچنان موجود هستش که اعلام میکننند وضعین در ایران بسیار وخیم شده،یک مقام آمریکایی در خاطراتش نوشت که در مسیرش از جنوب به شمال مردمانی را میدید بسیار لاغر،بیمار و گرسنه،وضعیت نواحی شمال که دست شوروی بود تا حدودی بهبود پیدا کرده بود اما در قسمت مرکزی که دست دولت بود و همچنین قسمت غربی که در دست برتانیا بود وضعیت هچنان وخیم جلو میرفت،مقامامت آمریکایی ایمان آورده بودند که واقعا در ایران قحطی اتفاق افتاده،مقامات آمریکایی همین قضیه را به گوش ژنرال های انگلیسی رساندند اما مقامت انگلیس قبول نکردند و گفتن با قحطی اتفاق نیفتاده یا اگر افتاده مسئول اون ما نیستیم.
انگلیس به جای اینکه به کمک مردم ایران بیاد به سمت مجلس ایران حرکت کرد و کنترل واحد پول کشور را از دست مجلس خارج کرد تا بتونه روی اقتصاد ایران نفوذ بیشتری داشته باشه چون در اون دوران بخشی از معاملاتی که خود نیروهای متفقین در داخل خاک ایران انجام میدادند با واحد پول رسمی ایران بود به همین دلیل این قضیه میتونست منابع مالی نیروهای متفق را بیشتر کنه اما مقامات آمریکایی همچنان داشتن پافشاری میکردند و گفتن باید به داد ایران برسیم و انگلیس در این زمینه مسئول هست،در نهایت زیر فشارهای آمریکا مقامات انگلیسی پذیرفتند که به ایران کمک کنند،مقامات انگلیسی گفتند در آینده ای نزدیک 25 هزار
تن غلات وارد خاک ایران میشه تا ایران بتونه بحران قحطی سال آینده را کنترل کنه اما در این دوران اعتراضات مردمی هم شکل گرفته بود و مردم بسیار گرسنه بودند،اعتراضات از اطراف شهرهای بزرگ شروع شد و بعد هم وارد شهرهای بزرگ شد در نهایت هم وارد تهران شد،مردم معترض تهران در مقابل مجلس ملی ایران دست به اعتراض زدند و حتی شیشه های مجلس را هم شکوندند اونها گرسنه بودند و خاهان نان بودند.
بعضی از معابر توسط معترضین بسته شد یک بخش هایی به آتش کشیده شده بود حتی معترضین به سمت خانه ی احمد قوام نخست وزیر وقت رفتند و در اونجا هم دست به اعتراض زدند،گفته میشه که پلیس در روز اول اعتراضات کاری به کار معترضین نداشت و اجازه داد که مردم اعتراض خودشون را انجام بدند اما روزهای بعد هم این اعتراضات شکل گرفت و در روزهای بعد اعتراضات توسط پلیس سرکوب شد.
اما فکر میکنید انگلیس در این دوران چه کار کرد،انگلیس از همین شلوغی های پایتخت استفاده کرد و به سمت پایتخت یعنی تهران حرکت کرد،نیروهای نظامی انگلیس وقتی که دیدند حکومت ایران درگیر مردم خودش شده از همین فرصت استفاده کردند و کنترل تهران را در اختیار گرفتند و نقاط استراتژیگ تهران به دست متفقین افتاد،اونها میخواستند از تهران استفاده کنند تا روند پیروزهای خودشون را گسترش بدن،این قضیه وضعیت نان را وخیم تر هم کرد و در تهران نان یافت نمیشد یا به گفته ی مورخین اگر نانی هم میتوانستند پیدا کنند به قدری کیفیت این نان بد بود که مردم به سختی میتوانستند اون را بخورن و بسیار از این قضیه ناراضی بودند و همین گرسنگی باعث شدت گرفتن بیماری در تهران هم شده بود در اینجای کار بود که شوروی رسما اعلام کرد قصد داره به ایران مواد غذایی بفرسته و مردم را از گرسنگی نجات بده،نیروهای شوروی هم سیاست های پشت پرده ی خودشون را داشتند اونها بیشتر از اینکه حواسشون به سمت مردم ایران باشه قصد داشتند جلوی نفوذ انگلیس در خاک ایران را بگیرند،وقتی که دیدند نیروهای انگلیس وارد تهران شدند احساس خطر کردند.
درسته که دشمن مشترک داشتند و هردو داشتند با آلمان میجنگیدند اما در هرصورت شوروی غرب را یک دشمن واقعی برای خودش میدید و دوست نداشت که منافعش در ایران به دست نیروهای های آمریکایی و انگلیسی بیفته به همین دلیل شوروی هم دستور داده بود که کلی غلات و مواد غذایی وارد خاک ایران بشه در اواخر همون سال 1942 بود که مواد غذایی روسیه و انگلیسی و آمریکایی ها وارد خاک ایران شد،درست به همون اندازه ای که وعده داده بودند،بنظر کافی میرسید و بنظر میرسید که با این حجم مواد غذایی ایران میتونه بحران 1943 را پشت سر بذاره و دیگه کسی از گرسنگی نمیره اما در اینجای کار یک اتفاق بدتر رخ داد،در همین دوران بود که بیماری تیفوس در سراسر ایران شیوع پیدا کرده بود و بدترین نقطه تهران پایتخت ایران بود،طبق گزارش های آژانس های متفقین روزانه 80 نفر از مردم تهران جان خودشون را بخاطر تیفوس از دست میدادند که در اون دوران یک آمار وحشتناک بود،تمت همچنان در اون دوران با اینکه ایران کلی مواد غذایی در اختیار گرفته بود همچنان مردم جنوب ایران از گرسنگی می مردن و دلیلش هم این بود که جاده های ایران و همچنین خطوط راه آهن سراسری تحت اشغال نیروهای متفقین بود و اونها اجازه نمیدادند مواد غذایی از طریق راه آهن سراسری به سمت جنوب ایران بره چون داشتن تجهیزات نظامی خودشون را جابجا میکردن،این قضیه باعث شده بود تا روند کمک رسانی و همچنین روند رسوندن مواد غذایی به نواجی جنوبی ایران به کندی پیش بره و در اون دوران مردم ایران در جنوب همچنان از گرسنگی جان خودشون را از دست میدادند،بیماری و گرسنگی سایه های سنگینی بودند که تا پایان جنگ دست از سر مردم ایران بر نداشتند،گفته میشه در اواخر کار روس ها انگلیسی ها و آمریکایی ها تمام تلاششون بر این بود که مشکلات ایران را حل کنند،دقیقا معلوم نیست در اون سال های تاریک چند نفر جان خودشون را از دست دادند،هیچ چیز به طور
رسمی ثبت نشده،مورخین قربانیان گرسنگی و بیماری در ایران را بین 2 تا 4 میلیون نفر اعلام کردند.
همانطور که گفته شد دقیقا معلوم نیست که کشته شدگان ایران در جنگ جهانی دوم به چه میزان بوده.محمد قلی مجد نویسنده ی ایرانی مقیم آمریکا اعتقاد داره 4 ملیون نفر در ایران بر اثر قحطی جنگ جهانی دوم جان خودشون را از دست دادند حالا این آمار را ایشون چطوری به دست آورده؟
آقای مجد اومده نرخ زاد و وَلَد در سال های قبلی را مورد برسی قرار داده و تخمین زده که در سال 1944 جمعیت ایران باید بین 16 تا 5/16 میلیون نفر بوده باشه اما جمعیت ایران در اون سال یعنی سال 1944 دوازده میلیون نفر بوده به همین دلیل ایشون اعتقاد داره که 4 میلیون نفر جان خودشون را در اون دوران از دست دادند اما در مورد نوشته های ایشون یک مقدار باید صحبت کنیم،آقای مجد نوشته هایی داره که خیلی انتقاد با خودش به همراه میاره بسیاری از مورخین آمریکایی و انگلیسی با نوشته های ایشون مشکل دارن و اعتقاد دارند که آماری که اشون در نوشته ها عنوان کرده با واقعیت خیلی فاصله داره حتی ایشون نوشته هایی داره در مورد جنگ جهانی اول و دوم که مورد اختلاف مورخین آمریکایی و انگلیسی هست و میگن که آمارهای کشته شدگان جنگ را خیلی زیاد عنوان کرده و در واقعیت اینقدر نبوده هی چی که بوده مجد اعتقاد داره که 4 میلیون نفر کشته شدند و سایر مورخین اعتقاد دارند که 2 میلیون نفر کشته شدند ولی خوب همه ی این آمارها آمارهای زیادی هستش و آمار کمی نیست،بازهم ما می بینیم که مثل جنگ جهانی اول ایران بالای چند میلیون نفر کشته داد کشوری که همچنان بیطرف بود و دوست نداشت نقشی در جنگ جهانی دوم داشته باشه یکی دیگر از مشکلات ایران همین بود،هیچ سازمان رسمی وجود نداشت که این نرخ مرگ و میر را به طور رسمی ثبت کنه شاید اگر به طور رسمی یک چیزی ثبت میشد در آینده ایران میتوانست ادعای حقوقی داشته باشه و طبق یک سری آمار ثبت شده بتونه از افراد و نیروهایی که ایران را اشغال کردند غرامت هایی دریافت کنه که چنین اتفاقی هم رخ نداده بود.
مشکل بعدی ایران بحث بیماری بود در همون دوران بود که بیماری هم در ایران شیوع پیدا کرده بود،دقیقا معلوم نیست چند نفر بر اثر گرسنگی و بیماری تیفوس مردند و آیا اینکه گرسنگی به این بیماری ربط داشت یا نه؟
همه ی اینها موارد ابهام انگیزی هستش که هیچگاه در اون دوران به طور رسمی ثبت نشده بودند.
اما واقعیت را باید پذیرفت جنگ جهانی دوم برای ایران یک فاجعه آفرید فاجعه ای که مثل جنگ جهانی اول باعث شد که میلیون ها نفر از مردم ایران جان خودشون را از دست بدند در پایان کار یک جمع بندی کنیم و ببینیم کلا چه اتفاقاتی افتاد.
بریتانیا و شوروی به یک کشور بیطرف بنام ایران حمله کردند و فقط برای اهداف جنگی خودشون تغییرات زیادی در سیاست و اقتصاد این کشور بیطرف ایجاد کردند در ادامه آمریکا وارد خاک ایران شد و تبدیل به یکی از بزرگترین تأمین کنندگان سلاح برای متفقین شد سلاح هایی که از حاک ایران عبور میکردند،تا همین جای کار کافی بود تا در کشور یک بحران درست بشه،در ادامه گرسنگی و قحطی دامن ایران را گرفت تا مدت ها بعد هیچکدام از کشورهای اشغال گر مسئولیت فاجعه ی ایران را نپذیرفتند و در نتیجه ی همه ی این اقدامات میلیون ها نفر انسان بیگناه جان خودشون را از دست دادند.